این سئوال از پایه غلط است …

آگوست 14, 2010 در 17:45 | نوشته شده در فرهنگ و هنر, اجتماعی | بیان دیدگاه
برچسب‌ها: , , , , , , , , , , , , , , , , ,

رمان زیبای سمفونی مردگان را به قلم پر توان عباس معروفی را خواندم و از آن بسیار لذت بردم. گرچه در حال و هوای آرامش خوانده نشد.

.


.

و اما دلیل نوشتن این چند خط، سطوری است که بر پشت جلد کتاب نقش بسته بود. چند خطی که با وام گرفتن از تکه هایی از رمان که جان کلام آن است تارکی بر خود می نهند و در پی می گوید: » سمفونی مردگان؛ رمان بسيار ستوده شدهٔ عباس معروفی، حكايت شوربختی مردمانی است كه مرگی مدام را به دوش می كشند و در جنون ادامه می يابند، در وصف اين رمان بسيار نوشته اند و بسيار خواهند نوشت؛ و با اين همه پرسش برخاسته از اين متن تا هميشه برپاست؛ پرسشی كه پاسخ در خلوت تک تک مخاطبان را می طلبد:

كدام يک از ما آيدينی پيش رو نداشته است، روح هنرمندی كه به كسوت سوجی ديوانه اش درآورده ايم، به قتلگاهش برده ايم و با اين همه او را جسته ايم و تنها و تنها در ذهن او زنده مانده ايم. كدام يك از ما؟ «

و اما این پرسش از خواننده از پایه غلط است. زیرا …

خواننده سمفونی مردگان، شاید آیدینی باشد که هنوز سوجی دیوانه نگشته است.

خواننده سمفونی مردگان، شاید مادر آیدینی باشد که در عصر جدید خواندن هم می داند و سرگذشت فرزند را از پیش در پی می خواند.

خواننده سمفونی مردگان، شاید آیدایی است که پیش از آتش به سر نهادن می تواند در یابد که بر آیدین هم قدمش از ازل، چه خواهد رفت.

خواننده سمفونی مردگان، شاید سورملینایی است که قبل رخت از جهان بر بستن بتواند بداند که بر مسیحش چه خواهد گذشت.

خواننده سمفونی مردگان، شاید عمو صابری است که انتظار می داشت آیدین چیزی شود و اکنون به کمال در می یابد که هنوز سنگینی بار جهل در جهان چنان است که آیدین ها نمی توانند کمر راست کنند از زیر بارش.

خواننده سمفونی مردگان، شاید مسیو سورن باشد. مردی باخته و نواخته شده در این دنیا که با همت خویش خواهان فر دیگران است و او با خواندن این کتاب بتواند که بداند، هنوز مجال این نیست که عاقلان فر یابند.

خواننده سمفونی مردگان، شاید فروزانی باشد که چون اسم فروزان است، آنگاه که باید باشد، و بتواند بداند که این همه نقش روشنی در نهایت به کجا خواهد شد.

خواننده سمفونی مردگان، شاید استاد ناصر دلخون باشد. او فقط انجام خود و شاگردش را خواهد خواند. چیزی که می داند و در پیش چشمش از پیش روشن است.

اما مطمئنن خواننده سمفونی مردگان، نه جابر اورخانی است که کتاب و دانستن را دشمن می دارد و نه جانشینان وی در این روزگار. نه ایاز پاسبان است که بحث با دو دسته با سواد و بی سواد را غیرممکن می داند و نه اورهان اورخانی که وامانده در کار خویش خود نیز نمی داند که چه می خواهد از این دنیا و در این دنیا. پس طرح این سئوال از پایه اشتباه است بر پشت جلد کتاب.

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.
Entries و دیدگاه‌ها feeds.