تو ای پری کجایی؟

اکتبر 19, 2010 در 06:52 | نوشته شده در سخنی با تو | بیان دیدگاه
برچسب‌ها: , ,

.

شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمی گشایی
من همه جا پی تو گشته ام
از مه و مهر نشان گرفته ام
بوی تو را ، ز گل شنیده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمی گشایی
دل من سرگشته تو
نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
در آب و آیینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی
در این شب یلدا ز پی ات پویم
به خواب و بیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی
مه و ستاره درد من می دانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمی نمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمی گشایی

نوشتن دیدگاه »

RSS feed for comments on this post. TrackBack URI

بیان دیدگاه

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.
Entries و دیدگاه‌ها feeds.